سیری در شعر «ناگه غروب کدامین ستاره؟» از مهدی اخوان ثالث (بخش اول)

ساخت وبلاگ
میم حجریمحمود درویش:هر خطای تو رابه غیر از غیاب تودوست دارم.خطای خطیر محمود درویشبیگانگی اش با طرز تفکر دیالک تیکی است. محمود درویشونه فقط محمود درویشباید سر ی به آثار سعدی بزندتا دیالک تیکی اندیشی بیاموزد.نهحضوربه تنهاییوجود داردونهغیاب. دیالک تیک حضور و غیاب وجود دارد. بهتر هم این است. آب در یکجا بماندبوی گند می گیرد. بشنویم از قول دیالکتیسین بی همتای قرون وسطی:به مجنون کسی گفت کای نیک پیچه بودت که دیگر نیایی به حی؟مگر در سرت شور لیلی نماندخیالت دگر گشت و میلی نماند؟چو بشنید بیچاره بگریست زارکه ای خواجه دست ام ز دامن بدارمرا خود دلی دردمند است ریشتو نیز ام نمک بر جراحت مریشنه دوری دلیل صبوری بودکه بسیار دوری ضروری بودپایان + نوشته شده در دوشنبه هفدهم بهمن ۱۴۰۱ ساعت 16:51 توسط سیاوش زهری  |  سیری در شعر «ناگه غروب کدامین ستاره؟» از مهدی اخوان ثالث (بخش اول)...
ما را در سایت سیری در شعر «ناگه غروب کدامین ستاره؟» از مهدی اخوان ثالث (بخش اول) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mimhadgarie بازدید : 81 تاريخ : چهارشنبه 19 بهمن 1401 ساعت: 0:14

هاینریش گمکوف برگردانشین میم شینفصل بیست و چهارم«زندگی ما بیهوده نبود.»ادامه ۷کارگران به دهقانان و دهقانان به کارگران نیاز دارند.انگلسدر اواخر سال های ۸۰ و اوایل سال های ۹۰شادمانهشاهد تبدیل تعدادی از احزاب سوسیال ـ دموکرات به احزاب توده ای بود.حزب سوسیال ـ دموکرات آلماندر اواسط سال های ۹۰ ۱۵۰ هزار نفر عضو داشت.اعضای حزب سوسیال ـ دموکرات آلمانعمدتاکارگر بود.ولیاز اقشار و طبقات اجتماعی دیگر نیز عضو آن بودند.از دید انگلسعضویت وابستگان به خرده بورژوازی، دهقانان و روشنفکریت در حزب طبقه کارگرنشاندهنده مقبولیت طبقه کارگر و حزبش به مثابه نیروی جامعیتی رهبری کننده بوده است.نشاندهنده شناخته شدن و به رسمیت شناخته شدن طبقه کارگر و حزبش به مثابه حامل پیشرفت بوده است.البتهانگلس در سال ۱۸۹۴(به همان سان که ۱۵ سال قبل در نامه های دست به دست شونده اعلام کرده بود)تأکید بر آن داشتکه«در حزب ما اگرچه افرادی از هر طبقه اجتماعی می توانند عضو شوند،ولی هیچ گروه منفعتی کاپیتالیستی، بورژوایی متوسط و دهقانی متوسط به درد حزب ما نمی خورند.»(مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۲۲، ص ۴۹۵)استراتژی و تاکتیک مبارزه برای تسخیر قدرتهر چه بیشتر اکتوئالیته (فعلیت) کسب می کرد،به همان اندازه،مسئله متحدین طبقه کارگر در مبارزه به خاطر دموکراسی و سوسیالیسماهمیت بیشتری کسب می کرد.مارکس و انگلساز سال های ۴۰ قرن ۱۹به مسئله وحدت پرداخته بودند.ضمنادر «مانیفست حزب کمونیست» و در «۱۷ مطالبه حزب کمونیست در آلمان»ثابت کرده بودندکه منافع کارگران با منافع دهقانان در چالش و کشمکش بر سر تشکیل دولت بورژوایی ـ دموکراتیک ملی آلمانمطابقت دارند.به همین دلیلخواهان سلب مالکیت از زمینداران بزرگ بودند.در اواخر قرن نوزدهم همتغییری در این مو سیری در شعر «ناگه غروب کدامین ستاره؟» از مهدی اخوان ثالث (بخش اول)...
ما را در سایت سیری در شعر «ناگه غروب کدامین ستاره؟» از مهدی اخوان ثالث (بخش اول) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mimhadgarie بازدید : 82 تاريخ : چهارشنبه 19 بهمن 1401 ساعت: 0:14

پروفسور دکتر ولفگانگ پطر ایشهورن برگردانشین میم شین۲۴· درک مارکسیستی ـ لنینیستی از پیشرفت را می توان در اندیشه های اصلی زیر خلاصه کرد:الف۱· طرح انتزاعی مسئله پیشرفت تاریخی به لحاظ نظری (تئوریک) بی معنی است.۲· به نظر مارکس «مفهوم پیشرفت را نمی توان در تجرید عادی درک کرد.»· (مارکس و انگلس، «کلیات»، ج ۱۳، ص ۶۴۰)۳· در وهله اول باید توجه داشت که توسعه جامعتی، در روند زندگی عملی واقعی انسانها، در واقعیت کردوکار عملی افراد تحقق می یابد، که همواره بر مبنای نیروهای مولده معینی و در قالب مناسبات تولیدی معینی (که با سطح توسعه نیروهای مولده کم و بیش مظابقت دارد) صورت می گیرد.۴· معیارهای تعیین کننده پیشرفت باید در روند زندگی اجتماعی تاریخی ـ مشخص واقعی و مستقل از شعور اجتماعی جسته شود. ب۱· چنین معیار پیشرفت اجتماعی، عبارت است از توسعه نیروهای مولده مادی.۲· لنین نیروهای مولده را «عالی ترین معیار» و «معیار اصلی کل توسعه اجتماعی می نامد.» · (لنین، «مجموعه آثار»، جلد ۱۳، ص ۲۴۰، ج ۳۲، ۲۳۹)۳· توسعه نیروهای مولده، به مثابه معیار پیشرفت، ضمنا عوامل زیر را در بر می گیرد:الف· افزایش راندمان کار راب· افزایش وقت آزاد راپ· افزایش دانش انسانی رات· افزایش نیازمندی ها راث· افزایش درجه تسلط بر طبیعت را.۴· عمده کردن این معیار، نه فقط برای تأملات مربوط به پیشرفت جامعتی، زمینه نظری مستحکمی اعطا می کند، بلکه علاوه بر آن حائز اهمیت عملی بزرگی، به ویژه در تسریع پیشرفت جامعتی برای ساختمان سوسیالیسم است.۵· این امر حاکی از آن است که کلیه اقدامات مربوط به ساختمان سوسیالیسم (به ویژه در عرصه روابط اقتصادی، سیستم برنامه ریزی و اداره، کار سیاسی و ایدئولوژیکی) باید د سیری در شعر «ناگه غروب کدامین ستاره؟» از مهدی اخوان ثالث (بخش اول)...
ما را در سایت سیری در شعر «ناگه غروب کدامین ستاره؟» از مهدی اخوان ثالث (بخش اول) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mimhadgarie بازدید : 86 تاريخ : چهارشنبه 19 بهمن 1401 ساعت: 0:14

شین میم شین باب دومدر احسانحکایت سوم(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۶۶)بخش دومما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم! ۱گر از پا در آید، نماند اسیرکه افتادگان را بود دستگیرمعنی تحت اللفظی:کسی که از افتادگان دستگیری کند، موقع درآمدن از پا (شکست در جنگ) اسیر نمی شود.سؤالسعدی در این بیت شعر، دیالک تیک (۱) و ستد را به شکل دیالک تیک دستگیری از افتادگان و اسیر نماندن در صورت درماندگی بسط و تعمیم می دهد.جوابسعدی در این بیت شعر، دیالک تیک داد و ستد را به شکل دیالک تیک دستگیری از افتادگان و اسیر نماندن در صورت درماندگی بسط و تعمیم می دهد.محتوای تطمیع آمیز این بیت شعر را نمی توان ندید.سعدی به خواننده و شنونده اشعار خود وعده و وعید نجات از اسارت به هنگام درماندگی می دهد:طعمه ای به نام «نجات از اسارت» به قلاب خود می بندد.سؤالاگر بیت شعر قبلی را با این بیت شعر در نظر بگیریم به دیالک تیک تهدید و تطمیع می رسیم، که در واقع به معنی توسعه و تعمیم دیالک تیک بیم و (۲) است.جواباگر بیت شعر قبلی را با این بیت شعر در نظر گیریم به دیالک تیک تهدید و تطمیع می رسیم، که در واقع به معنی توسعه و تعمیم دیالک تیک بیم و امید است.سعدی خواننده خود را پدرانه می زند و بعد اشکش را پاک می کند.این ادعای سعدی، ادعای باطل و بی پایه ای است.تاریخ جامعه طبقاتی، تاریخ اسارت، شکنجه و آزار و اعدام بشر دوست ترین فرزندان خلق بوده است، که زلال آسمان در مقابل پاکی شان به سجده در می آمد.اتفاقا یکی از شعرای کم هوش برخاسته از دیار قزل ارسلان بنام شهریار، درست عکس ادعای سعدی را به شعر می کشد، که واقع بینانه تر است.او به شکوه می پرسد که چرا همواره داغ بر پاکترین سینه ها می خورد؟چرا دشنه بر مهربانترین قلبها می روید؟ادامه سیری در شعر «ناگه غروب کدامین ستاره؟» از مهدی اخوان ثالث (بخش اول)...
ما را در سایت سیری در شعر «ناگه غروب کدامین ستاره؟» از مهدی اخوان ثالث (بخش اول) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mimhadgarie بازدید : 85 تاريخ : جمعه 7 بهمن 1401 ساعت: 20:30

تحلیلی ازشین میم شینمن خوشه چین کشته ی دهقانممن بازگشت هر سخن و سرگذشت راآنچه ام سپرده انددر پیشگاه داد به پیمانماما تا دانه را ز پوست نپردازمتا نگذرد ز چرخه دستاس آزمونتا ورز ناورمتا دور آتش اندیشه نفکنمز آننان نمی دهم.معنی تحت اللفظی:من دروگر کشت دهقانم و در پیشگاه داد، پیمان بسته ام که سخن و سرگذشت را که به من محول شده، تبیین دارم.اما تا زمانی که دانه های گندم اندیشه را پوست زدائی نکنم، از زیر آسیاب دستی آزمون نگذرانم، تا خمیر حاصله را ورز نیاورم، تا در تنور تفکر نپزم، هرگز از آن نان نمی دهم.۱این پاسخ فردوسی به پرخاش های سهراب است.در این پاسخ فردوسی غنا و ژرفای غول آسای تفکر سیاوش نمودار می گردد.سیاوش روند و روال کار فکری را در شباهت شگرفی به کار مادی تصور و تصویر می کند.ماتریالیسم زنده و شاداب مارکس را بهتر از این نمی توان جامه عمل پوشاند.۲من خوشه چین کشته ی دهقانمفردوسی و یا به عبارت دقیقتر، سیاوش خود را به دروگری تشبیه می کند که خوشه های گندم اندیشه را می چیند، خوشه هائی که ثمره کار درازمدت دهقان است.او بدین طریق دیالک تیک کار مادی و کار فکری را به شکل دیالک تیک کشت و درو بسط و تعمیم می دهد و عملا نقش تعیین کننده را از آن کار مادی دهقان می داند.یعنی بر ثانویت کار فکری تأکید می ورزد.۳من خوشه چین کشته ی دهقانمسیاوش ضمنا از جایگاه اجتماعی فردوسی و خود پرده برمی دارد و خود را به عنوان پرولتر معرفی می کند که از قبل کار فکری خویش امرار معاش می کند و نه از قبل کار غیر.در ایدئولوژی سیاوش از منم منم های شعرای طبقات واپسین و خرده بورژوازی از خود راضی کمترین خبری نیست.فردوسی از دید سیاوش شاعری زحمتکش با خصایل پرولتری است.در ادامه همین بند شعر این خصایل فردوسی روشن تر تصویر م سیری در شعر «ناگه غروب کدامین ستاره؟» از مهدی اخوان ثالث (بخش اول)...
ما را در سایت سیری در شعر «ناگه غروب کدامین ستاره؟» از مهدی اخوان ثالث (بخش اول) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mimhadgarie بازدید : 97 تاريخ : جمعه 7 بهمن 1401 ساعت: 20:30

هاینریش گمکوف برگردانشین میم شینفصل بیست و سوم نیازمندی طبقه کارگر به صلح۹هفتادمین سالروز تولد انگلس انگلسدر ماه نوامبر سال ۱۸۹۰۷۰ ساله شد.در ماه های قبل هم احساس شادی می کرد و هم احسان اندوه.شادمانی او به دلیل پیروزی سوسیال ـ دموکراسی آلمان بر «قانون سوسیالیست ها» و بیسمارکـ بانی فکری این قانون ـ بود. شادمانی دیگر انگلسبه دلیل تظاهرات غول آسای پرولتاریای بین المللی به مناسبت اول ماه مه سال ۱۸۹۰ بود.در کنگره مؤسسان (تأسیسی) انترناسیونال دوم در سال ۱۸۸۹ نمایندگان شرکت کننده در کنگرهتصمیم گرفته بودندکههمه ساله در اول ماه مه «تظاهرات بین المللی بزرگی»در راه نیل به آماج های زیر صورت گیرد:۸ ساعت کار در روزقوانین حفاظت از کارگرانبر ضد نقشه های جنگ افروزانه و تحریکات جنگی طبقات اجتماعی استثمارگر.با اتخاذ این تصمیمروز جشن و رزم بین المللی طبقه کارگرتولد یافته بود. انگلسدر تدارک تظاهرات اول ماه مه توسط کارگران لندن شرکت داشت.چون کارگران قادر به تعطیل کارخانه ها در اول ماه مه نشدند،تظاهرات ماه مه در ۴ ماه مه که روز تعطیل (یکشنبه) بود، در هایدپارک در مرکز شهر لندن صورت گرفت.انگلستحت تأثیر این تظاهرات به آگوست ببل نوشت:«خارق العاده بود.من در صحنه سخنرانی در یکی از ۴ تریلی بزرگ بودم و قادر به دیدن کل توده شرکت کننده در تظاهرات نبودم.ولی تا چشم کار می کرد، آدم بود:۲۵۰ تا ۳۰۰ هزار نفر.سه چهارم شرکت کنندگان در تظاهرات را کارگران تشکیل می دادند.اولینگ لافارگ و استپنیاک از صحنه ای که من بودم، سخنرانی کردند.من تماشاگر بودم و بس.» (مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۳۷، ص ۴۰۰) انگلسدر آخر گزارش مفصل به ببل می نویسد:«وقتی از تریلی کهنه پیاده می شدم، کله دو هوهنسولر (خان الخوانین آلمان) را در د سیری در شعر «ناگه غروب کدامین ستاره؟» از مهدی اخوان ثالث (بخش اول)...
ما را در سایت سیری در شعر «ناگه غروب کدامین ستاره؟» از مهدی اخوان ثالث (بخش اول) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mimhadgarie بازدید : 82 تاريخ : جمعه 7 بهمن 1401 ساعت: 20:30